قم خاستگاه انقلاب است. مذهبىترین شهر کشور، پایگاه و خاستگاه بزرگترین انقلاب دوران معاصر شد. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که همهى دنیا بدانند این انقلاب، یک انقلاب دینى و مذهبى است؛ هیچ تفسیر به رأیى، هیچ تفسیر مادىاى از این انقلاب نمیشود کرد؛ خاستگاهش قم است؛ رهبرش یک فقیه، یک فیلسوف، یک عالم بزرگ، یک روحانى معنوى است. شناسنامهى انقلاب، اینجور در همهى دنیا شناخته شده است. این یک نکته است
دنبالهى این نکته این است که دشمنان این انقلاب وقتى خواستهاند در طول این مدت به این انقلاب و این نظام صدمهاى وارد کنند، آماج حملات آنها چه بوده است؟ آماج حملات دشمنان، دو نقطهى اساسى است: یکى دین، یکى مردم و وفادارى آنها.
میدانند که اگر این انقلاب، یک انقلاب دینى نبود، قدرت مقاومت نداشت؛ چون دین است که پیروان خود را از تسلیم شدن در مقابل ظلم منع میکند، به مقابلهى با ظالم تشویق میکند؛ عدالت و آزادى و معنویت و پیشرفت را به زندگى انسانها پیشنهاد میکند. این، خصوصیت دین است. پس آن نظامى که بر مبناى دین باشد، معنى ندارد که تسلیم فشار و زور دشمنان و زورگویان و زیادهطلبان بشود.
اگر عنصر دین در این انقلاب نبود، ممکن بود مسئولین انقلاب و سرکردگان انقلاب با گرفتن یک امتیازى در مقابل دشمن کوتاه بیایند و راه را براى سلطهى دوبارهى دشمن باز کنند؛ اما چون دین ستون فقرات این انقلاب است، چنین چیزى تاکنون پیش نیامده است و بعد از این هم پیش نخواهد آمد.
بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم - بیستوهفتم مهر هشتادونه
وبلاگ نسیم حیات
سلام
صبح با همسرم و محمد مهدی به اتفاق آقای حسینی به سمت حرم رفتیم.
قلب هایمان آکنده از شوق وصال و شور دیدارش بود، متاعی برای عرضه به پیشگاهش نداریم اما بسان پیرزنی که با چند کلاف ریسمان به خریداری یوسف رفته بود، با متاع عشق و علاقه و اظهار دوستی به دیدارش شتافتیم.
شور و شوق جمعیت و حضور صد ها هزار عاشق دلباخته رنگ و بوی دیگری به قم داده بود.
پیر و جوان، خرد و کلان به شوق دیدارش سر از پا نشناخته و به خیابان ها آمده بودند تا مانند خاری در چشم دشمنان او و دشمنان اسلام فریاد بزنند: ابوالفضل علمدار، خامنه ای نگهدار؛ فریاد بزنند: ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند.
نمی دانم آیا ماهواره های جاسوسی که حتی می توانند پلاک ماشین های ما را از نزدیک بخوانند، چشم دیدن این شور و شوق ها را داشتند؟
نمی دانم آیا رسانه های خارجی که در صدد القای اختلاف میان علما و نظام و اختلاف میان مرجعیت و مقام معظم رهبری بوده اند،استقبال پر شور علما و اهل علم را از ایشان دیدند یا خود را به ندیدن زدند؟
پی نوشت:
?- دو تا کارت جایگاه ویژه به دستم رسید که به دو تا از دوستان هدیه کردم، اما از بس که شلوغ بود نتوانسته بودند داخل شوند.
?- امروز قم حال و هوای دیگری داشت.
?- به دلیل شلوغی مراسم خیلی از مسؤولان که در شهر برای خود نام و نشانی دارند، نتوانسته بودند داخل جایگاه شوند.
?- ما در جایگاه ویژه(پیاده رو) به سخنان رهبر معظم انقلاب گوش جان سپردیم.
پایگاه اطلاع رسانی عطر گل یاس
دوست شفیق تعریف می کرد که:
در جلسه مسئولین استانی اعضای جلسه پیشنهاد کردند یک قربانی بدهند که سفربی خطر بگذرد. شروع کردند از یک طرف هر کس مقداری پول گذاشت تا قربانی از جیب دوستان داده شود.
در همین اثنا آبدارچی وارد جلسه شد. بچه ها گیر دادند که حاجی تو چقدر میدی برای. پیرمرد با تعجب سوال کرد برای چی؟
- قربانی برای آقا.
- من پول نمیدم!!!!
جون میدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
اینک که خورشید انقلاب اسلامی در آستانه طلوع تاریخی خویش در مهد علم و دانش، آشیانه تشیع و فقاهت، قم مقدس می باشد؛ غزلی تقدیم به آن عزیز پیشکش دوستداران ولایت و رهبری:
در کوره ی زمانه به آتش نشسته ایم
در آتش محک چو سیاوش نشسته ایم
موجیم و آب را به تلاطم کشیده ایم
کی در کنار موج، مشوش نشسته ایم؟!
ما پا به جای پای تهمتن نهاده ایم
ما بی کمان به مسند آرش نشسته ایم
ما خیل قطره ایم که در هجم شعله ها
پیوسته بر شراره ی آتش نشسته ایم
روزی به "ماهپاره" ی ما بوسه میزند
"خورشید" روشنی که به راهش نشسته ایم ...
"شاعر: سید محمد مهدی شفیعی. حوزه ی علمیه ی اهواز
وب سایت مهر حوزه