آقا دیروز از سفر ده روزهشان به قم برگشتند +
از روز قبل، پیامک میرسید که فردا بعد نماز جمعه، قرار است مردم در خیابان فلسطین جمع شوند و بازگشت آقا به تهران را خیرمقدم بگویند.
رفتیم ببینیم چه خبر است. حدود یک و نیم مردم از نماز رسیدند به خیابان فلسطین.
دستشان گل بود و آمده بودند استقبال رهبرشان. توقع داشتند رهبرشان را ببینند ولی مسئولان گفتند برنامهای نیست و آقا امدهاند و انشالله اگر برنامهای بود خبر میکنند.
چند دختر با هم آمده بودند با چند دسته گل، شنیدم یکیشان گفت: “آبرویمان رفت، قمیها انقدر گل بهش دادن، ما خیلی کم گل اوردیم براش.” بعد هم زنگ زدند به یکی از دوستانشان و گفتند: “داری میای، برو چند شاخه گل بخر و بیار.”
احساسات مردم خیلی پاک بود، خیلی و من که وسط آن همه آدم پاک فقط نظارهگر شده بودم، گریهام می گرفت از این همه پاکی.
یکنفر روی کاغذ بزرگی برای آقا شعر نوشته بود، همه آمدند و ان را امضا کردند و گلهایشان را دادند انتظامات بیت تا به رهبر بدهند و خیرمقدمشان را به آقایشان برسانند.
آن وسط چند نفر هم در موبایلشان دنبال پیامکهای مربوط به سفر اقا میگشتند تا روی کاغذ بنویسند. رهبر خوبمان، مردم خوبی دارد.
خانم میانسالی هم آمد و خواست که روی کاغذ از طرف او هم بنویسند “رهبرم خوش آمدی، جانم فدایت”