دوشنبه 89/8/3 | 2:18 ع
بسم الله الرحمن الرحیم


1. انتظار مقدم دلدار می باید کشید وقتی تهران باشی به مناسب هایی مثل عید فطر و نماز جمعه ، شاد و سرحال از خانه راه می افتی و به نماز می روی تا از کلام رهبر جانت لبریز شود .
اما وقتی در شهر دیگری باشی و خبر آمدن رهبر را به شهرت بشنوی ، بی تاب می شوی ،شاد و منتظر .باید بیرون از تهران باشی تا حس شیرین انتظار دیدن امام امت در دلت غوغا کند . تا سر از پا نشناسی برای یک لحظه ، حتی کمتر از چشم بر هم زدنی دیدن رهبر ، دیدن لبخند آرامش بخش رهبر .
باید جایی باشی غیر از تهران ، تا شیرینی صاحب خانه بودن را بچشی ، و میهمانی به عزیزی رهبر انقلاب داشته باشی
و این حس های زیبا را اولین باری بود که تجربه کردم . در قم ، پا به پای مردم ، با شوق چند ساعتی سر خیابان ایستادم و عکس های مقتدایم را با افتخار در دست گرفتم و برای آمدن اش ثانیه شماری کردم .
در قم بود که همراه مردم ، تصاویر رهبرم را به شیشه و در و بدنه ی ماشین نصب کردیم و از دیدن بی شمار ماشین هایی با همین شمایل ، هم دل و همراه شدیم با سیل مردم

2. تو قدم به چشم من نه باید کمی در شهر بچرخی تا آماده شدن مردم برای میزبانی را ببینی . این که همه سعی کرده اند اندک کاری انجام بدهند . این که ببینی حتی فست فود ها و رستوران ها هم خودشان بنر چاپ کرده اند وپارچه نوشته اند و چراغانی کرده اند .
باید در میان مردم قدم بزنی تا به پوچ بودن انبوه تبلیغات بی اثر آنهایی که در سوراخ موش های شان جلوی کامپیوتر نشسته اند و دم از نیامدن و با زور آمدن مردم می زنند ، از ته دل بخندی
وقتی تو هم در خیابان باشی در کنار مردم ، به عمق حماقت آنهایی که گمان می کنند توانسته اند رشته های محبت و ولایت مداری مردم را ببرند پی می بری .
و کلام نورانی امیر مومنان را به وضوح می بینی که: مومن به حق شک نمی کند و به باطل یقین پیدا نمی کند .
و حق امروز صبح ، به جلوه ای تمام در قم درخشید و نورش خفاش ها را فراری داد ...
پ.ن چه هدیه ی روز تولدی بهتر از دیدن رهبرم ،در تمام عمرم می توانستم بگیرم؟
الحمدالله
برگرفته از وبلاگ حرفهای بی ربط ....