بالاخره انتظارها به سر رسید و آقا وارد قم شدند. هر آنچه به عنوان حاشیه دیدار چند ثانیهایام به ذهنم میرسد، مینویسم.
تنبلی مفرط
با توجه به مسیر استقبال، شب قبل را در دفتر کارم خوابیدم تا صبح بدون پیادهروی به راحتی بتوانم به استقبال رهبر بروم.
سردار وحید!
وقتی سر کوچه میرسم، آن کارمند معروف دفتر رهبری را که در کنار آقا در مراسم تنفیذ آقای احمدینژاد حضور داشت، میبینم. در اینترنت معروف است به سردار وحید ولی انگار همچین مشخصاتی برای او کذب محض است. بندهی خدا تنها دارد میرود. میخواهم بروم جلو سلام کنم و چند کارت ملاقات از او بگیرم که بیخیال میشوم. چهرهاش کمی خشن است. در اخبار تلویزیون میبینم با رهبری به جایگاه سخنرانی وارد میشود. جلل الخالق! در آن ازدحام جمعیت این را چطوری سوار کردند؟ قم است دیگر.
جایگاه من
مسیر استقبال رهبری خیابان باجک (19 دی) بود و تا چشم کار میکرد این خیابان مملو از جمعیت بود. برای اینکه تجسم کنید من دقیقا در کجای این جمعیت قرار داشتم باید خدمتتان عرض کنم که دو طرف خیابان را داربست کشیده بودند و با بلوکهای سیمانی که در جلوی این داربستها قرار داده شده بود، سعی در جلوگیری از ورود مردم به خیابان داشتند! این حقیر در بالای یکی از این بلوکهای سیمانی ایستاده بودم.
حافظان نظم
تعداد زیادی از ماموران نیروی انتظامی و نیروهای داوطلب در جلوی داربستها ایستاده بودند و بر بازویشان پارچهای با عنوان «جانم فدای رهبر» نقش بسته بود؛ مسئولیت این عزیزان برقراری نظم هنگام عبور خودروی رهبری بود که صد البته این امر هیچگاه به تحقق نیانجامید. قم است دیگر.
استقبال کنندگان وبلاگنویس
چهرههای وبلاگی کمکم خود را نشان میدهند. ابتدا امید را دوربین به دست میبینم. حسن هم با کارت خبرنگاری پیدایش میشود؛ دلم میخواست ظهر میشد یا حداقل آقا میآمد تا میگفتیم تاب دیدن چهرهی نورانی رهبر را ندارد. کلهی صبح با عینک آفتابی آمده! خوش تیپی است دیگر. جو قم این مسافر تهرانی را هم گرفته. قم است دیگر. مهدی بداشتی ضد انقلاب هم در جمع استقبال کنندگان است. ببین بوی ساندیس چه کارهایی که با یک وبلاگنویس نمیکند. مهدی بهرامی و سعید عبداللهی هم روئت میشوند.
شعار جدید
سید احمد شمس-مدیر روابط عمومی حرم حضرت معصومه- بارها اعلام میکند فقط شعار «صلعلیمحمد، نائب مهدی آمد» سر داده شود تا این شعار از شهر مقدس قم به کل کشور بسط پیدا کند. بین خودمان باشد، هنگام حضور رهبری دیگر کسی یاد این شعار نبود. هر کسی برای خودش شعاری میداد و من کشته مردهی این همه اتحاد و یکپارچگی شدم. قم است دیگر.
موسیقی و این حرفا
اگر سفر رهبری به قم هیچ خاصیتی هم نداشته باشد، حداقل به فضای بیروح قم جان تازهای بخشیده است. شور و شعف در چشمان مردم موج میزند و بلندگوهایی که در خیابان باجک نصب شده، مدام موسیقی پخش میکند. چشم مراجع را دور دیدهاند. البته گاهی موسیقی و ترانه قطع میشود و صوت قرآن طنین انداز میشود. قم است دیگر!
آقازادهها
آقا با یک دستگاه ون - که نمیدانم اسم دقیقش چیست- میآیند. دو سه تا از فرزندان ایشان نیز در عقب همان خودرو حضور دارند. یکی از آقازاده ها را هم پیاده در خیابان دیدم! قم است دیگر!
تو میباری
رهبر که میآید اشکها سرازیر میشود. به قول خودم باران که میآید تو میباری. هیچ وقت علت این قضیه را نفهمیدم؛ اشک شوق است یا دیدن چهرهی مظلوم و دوستداشتنی رهبر؟ به چشم برادری، دخترها وقتی گریه میکنند چقدر زیبا میشوند. قم است دیگر!
تراکم جمعیت در بین عکاسها
تعداد زیادی عکاس و فیلمبردار در خودرویی جلوتر از خودروی رهبری جا گرفتهاند؛ بیشک تراکم جمعیت در بین عکاس و فیلمبردارها دست کمی از تراکم جمعیتی که برای استقبال آمدهاند ندارد. دلم میسوزد هم برای عکاس و فیلمبردارها و هم برای آن خودروی نحیف که با قطار اشتباه گرفتهاند. قم است دیگر!
بوی خوش لنت
بوی تند لنت ترمز خودروی رهبر و هیئت همراه به شدت آزار دهنده است. کنترل جمعیت امکان پذیر نیست و خودروها مجبورند مدام ترمز کنند. قم است دیگر!
اصلاح الگوی بنر
خیابان پر است از بنرهای خوشآمدگویی به رهبر. تعارف که نداریم بسیاری از اینها خرج اضافی است. از صنف نانوایان تا مراکز حوزوی، همه بنر زدهاند. یکی از این نهادها هم این وسط با شادمانی هر چه تمامتر در بنری که چاپ کرده به نقل از پوتین -رئیس جمهور روسیه- نوشته: «مسیح را در ایران دیدم». حتما با خود اندیشیده که چقدر با این جملهی پوتین، شخصیت رهبری مضاعف میشود! قم است دیگر.
رنگ سبز توهم
پشت خودروی رهبر، شش خودروی دیگر در حرکت هستند. بر روی آخرین خودرو چند مامور نیروی انتظامی ایستاده اند و چنان با شور و حرارت مردم را کنار میزنند که انگار رهبر در این ماشین است. با اینکه نه به آن صورت کسی اطراف این ماشین است و نه کسی حتی کوچکترین نگاهی به این خودرو میکند. بندههای خدا خودجوگیری مزمن دارند. انگار رنگ سبز ناخودآگاه توهمآور است! قم است دیگر!
خامنهای کوثر است
رهبر که به جایگاه سخنرانی میرود شعار «خامنهای کوثر است، دشمن او ابتر است» طنین انداز میشود. بد نبود از آقای کروبی -از بزرگترین اساتید ادبیات عرب- درخواست میشد تا در مورد صحیح بودن این شعار اظهار نظر کند.
و بالاخره ساندیس!
هر کاری کردم این یکی را سانسور کنم، نشد. جای شما خالی. به کوری چشم دشمنان اسلام، بساط کیک و ساندیس هم برپا بود.
برگرفته از وبلاگ کشکول ...