بسم الله الرحمن الرحیم
در قم بود که همراه مردم ، تصاویر رهبرم را به شیشه و در و بدنه ی ماشین نصب کردیم و از دیدن بی شمار ماشین هایی با همین شمایل ، هم دل و همراه شدیم با سیل مردم
الحمدالله
برگرفته از وبلاگ حرفهای بی ربط ....
حامد عبداللهی به نمایندگی از هزاران بسیجی قمی امروز در دیدار بسیجیان با رهبر معظم انقلاب با قرائت نوشتهای، آمادگی بسیجیان جان بر کف قم و اقصی نقاط ایران اسلامی برای دفاع از مقام عظمای ولایت، انقلاب و اسلام را اعلام کرد.
به گزارش فارس، در نوشته حامد عبداللهی که در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت شد، آمده است: حدیث مهجوری و مشتاقی اهل شهر قیام و انقلاب قم، حدیث سلسة الذهبی است به شرط ولایت که حصن توحید است و طهارت.
مردمانی از جنس بصیرت و صلابت که دیروزشان 19 دی و امروزشان 9 دی. پرچم افرازان غبارشکن، فتنه سوزان فاتح، مطیعان سربهدار و ولی شناسان سردار. طلایه داران فقاهت و رزم آوران سپاه علوی و همرزمان زینالدینی.
رهبرا! بسیج، بوستان رویش نیروهای انقلابی و نهالی کِشته به دست حضرت روح الله است که هر شاخه و برگ و ثمرش، سبزی، طراوت، نوبری و تازگی را در فضای ایران اسلامی برمیانگیزد و عطر لالههای واژگون در خون غیرت و شهامت را به پهنای دشت وطن تا مشام هر آزادهای میپراکند.
اکنون « بدین سپاس که مجلس منور است به دوست»، غنیمت محفل انس را به کوتاه سخن، چنین میدانم که نه آیا گاه آن فرا رسیده که بسیج، این سرو برومند استوار سر برافراشته، گرد غربت و مظلومیت را از برگ برگ خویش به باران حکمت و عنایت بشوید و چنان بگسترد که خانهای از سایه سارش محروم نماند؟
همان نیرویی که با فرمان ولی امر خویش تا کنون، در قله افتخار ایستاده و قامت عزت برافراشته و سر طاعت فرود آورده است.
در این اینجا چند نکته را مطرح میکنم.
1ـ نیکوست در این دوره رزم نرم که دژخیمان، نیرنگ و رنگ میآمیزند و تدبیر جنگ میکنند، بار دیگر به جوانان خوش فکر و فرزندان انقلابی میدان داده شود تا خود در پناه رهبریهای جمارانی صفت، حصر این آبادان را بشکنند تا خدا شهر دلهای پاک جوانان را آزاد کند و شیطان و شیطانیان را منکوب سازد؛ هنوز فهمیدهها میفهمند.
2- منشوری رنگین از گلهای ایمان، علم و آگاهی و اخلاق، تدوین شود تا راه سربازان بت شکن از خودسران بن شکن باز شناخته و دستاویز پلیداندیشان و زخم زبان هرزه گویان قطع شود و زمینه برای اقبال بیشتر خانوادهها برای حضور فرزندانشان در این مکتب انقلابی فراهم آید و چه افتخاری بالاتر از بسیجی بودن؟
3ـ رسانههایی تخصصی و هماهنگ، فرهنگ بسیجی و دستاوردهای معنوی دفاع مقدس را ترویج کرده و رسانههای عمومی نیز، هوشمندانهتر از گذشته عمل کنند و همچنین اندیشه بسیجی با قلمهایی روان و مخلص در کتابهای درسی و آموزشی رواج یابد تا نسلهای آینده قهرمانان واقعی را به جای افسانههای خیالی بشناسند و خود در این مسیر مبارک تربیت شده و گام بردارند که این راه ایثار و فداکاری، خطی است از عاشورا تا ظهور.
4ـ به کار گیری نخبگان بسیجی در سطوح مختلف و اداره امور کشور به ویژه در برنامههای جهادی و یاری رسانی به دولت در امور کلان کشور مانند اجرای طرح تحول اقتصادی که بسیجی، خستگی را خسته کرده است.
5ـ تعامل کاربردی، هدفمند و دو جانبه با مراکز علمی دانشگاهی و حوزوی برای ارتقای روحیه اخلاقی، روزآمدی، تعهد و آزادگی در نسل جوان و آینده ساز کشور؛ چه این که بسیج، تبلور عناصر تخصص، تعهد، شادابی و بصیرت است.
6ـ هدفگیری افکار جهانی و گسترش نگاه ستم ستیزانه بسیجی در فراتر از مرزها و باورپذیری پیروزی نهضت حزبالله در آینده جهان.
و پایان این که این محضر حکیمانه را نه برای گرفتن دستور و ابلاغ که اعلام ارادت و آمادگی مصدع شدهام و آن چه که گفته آمد را در توان هزاران جوان گوش به فرمان میبینم که دور از هر تکلف و پیچ و خم اداری و بی نیاز از آمار کاغذی، در عمل به همت اساتید و اهل فن میتوانند به نیروهایی متخصص در امر رسانه، تبلیغات هدایت محور و مروج اسلام ناب تبدیل شده و ارتشی ارزشی از نیروهای جان برکف و دل داده و بصیر را در برابر دشمن بیارایند تا نشانه باشند از نصر الهی و امید دل مستضعفان عالم.
«رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم // شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی»
برگرفته از وبلاگ امیر ....
سلام
از چندی قبل که زمزمهی سفر شما به شهر مقدس قم شروع شد؛
با تصور حضرتعالی در دیدار با برخی آقایان،
مهمی ذهن مرا به خود مشغول کرده!
حالا دیگر این روزها،
حرفهایم گل کرده و این شد که در شلوغیِ برنامهی سفرتان،
وقتی که درگیر سفر هستید و مشغول دید و بازدید با علمای دین!
اینطور مصدع میشوم!
درگیر یک سال قبل از واقعهی عاشورا هستم!
امام علیه السلام فراخوان زدند!
قریب به نهصد نفر از بزرگان دین را؛
دویست نفرشان از اصحاب خاص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودند.
از سرزمین مکه!
امام علیه السلام،
انگار برای همیشه با علمای دین صحبت میکنند!
تا کی مردم بخاطر اسلام به شما احترام بگذارند؟
شما کی میخواهید به داد اسلام برسید؟
با احبار و رهبان چه فرق میکنید،
شما هم اگر کنار تودههای مردم نایستید و تا جبرانِ تمام ستمها نهی از منکر نکنید؟
خواستم بگویم آقای من!
این بیست و چهار میلیون نفری که به آن بندهی خدا رای دادند،
بلآخره مردم و تودههای محروم بودند یا نه؟
بلآخره حقی از آنها تضییع شد یا نه؟
بلآخره مخالفینشان مرتکب ضد ارزش و بیعدالتی شدند یا نه؟
خواستم بگویم؛
این سروش، کدیور، مخملباف، بازرگان، نوریزاد، خلجی
-و متاسفانه با اینکه اصراری به دفع ندارم ولی چاره چیست که در این لیست
با آن نامهی دعوت به حکمیت باید نام محسن رضایی
و با آن نامهی بدون بسمالله نام هاشمی رفسنجانی را هم اضافه کنم-
که خواسته یا ناخواسته،
در بازی تقدس زدائی از مقام ولایت،
نامه نگاشتند؛
و آخر هم وقاحت را به آنجا رساندند که بازی عمومی طراحی کردند،
با عنوان “نامهای به آقای خامنهای”
بلآخره ایشان مرتکب منکر شدند یا نه؟
خواستم بپرسم،
از سکوت و حداکثر کلیگویی آقایان،
و اینکه مسخ مقام عالمی در دین چیست؟
و اینکه چه میشود که یک دین الهی
-ولو اینکه اسلام باشد-
اول مسخ و بعد نسخ میشود؟!؟
خواستم ببینم،
اگر سایهی شما بر سر ما نبود؛
این علما تنها با به خیابان ریختن در عزای اهل بیت علیهم السلام میخواستند حفظ دین خدا کنند؟
خواستم خودشان بگویند؛
اگر شما نبودید،
امروز مگر چیزی از اسلام محمدی باقی بود؟
خواستم بدانم؛
حالا که فتنهی سال هشتاد هشت دیگر تمام شده!
اگر لطف و بزرگی شما نباشد؛
ندید گرفتن سنت احترام به علمای دین،
جایز نیست آیا؟
ما که بهر حال گوشمان بفرمان شماست!
خواستم بدانید؛
کوتاهی و بعضا بیادبی برخی آقایان،
موجب نمیشود تا ما،
قدر مهربانی و بزرگی شما را ندانیم!
خواستم اینها را همه بهانه کنم،
بهانه تا نامهای بنویسم مختوم به این جمله که
دوستتان دارم آقا!
خیلی زیاد…
همین! مال هیچکس نیست!
برگرفته از وبلاگ : دل نوشته های یک طبسی ...
هرکس با نگاه خود از سفر رهبری مینویسد.عدهای هم سعی میکنند حاشیهها را بنویسند. تا حالا هم اغلب از استقبال در خیابان و حواشی دیدارهای عمومی نوشتهاند. سایت رهبری هم که همان حاشیهنگاریها را کار کرده است.
کنجکاو شدم که چند جلسه رهبر که با علما و بزرگان حوزه برگزار شده، آیا حاشیهنگاری هم داشته یا نه؟ از دو دوستی که در این دیدارها حضور داشتند پرسوجو میکنم. مثل همیشه گلایه میکنند از ناهماهنگی در ثبت این برنامهها و …
به هرحال از این دو دوست و چند نفر از علمایی که در این چند جلسه حضور داشتند میپرسم چه خبر؟ مطالبی را میگویند که برای آنها بسیار عادی است، اما برای من با نگاه روزنامهنگاری و وبلاگی محشر است!
- جلسات بعد از نماز مغرب و عشاء علمائیتر از جلسات بعد از نماز ظهر است. به هر حال علما به بعد از نماز عشاء عادت دارند و نمیشود از استراحت قیلوله گذشت.
- جلسات علمائی بعد از نماز که اصطلاحا «گعدههای طلبگی» گفته میشود به قدری سنگین و پرحاشیه است که چند نفر حاضر برای ثبت آنها جا میمانند، بخصوص که برخی از آنها جوان تهرانی باشند و هرچقدر هم پز حرفهای بودن را بدهند در این یک مورد کم میآورند.
- دو ساعت زمان خوبی است برای گعدهی طلبگی بین رهبر و علمای حوزه. از احوالپرسی گرفته تا پرسوجو از درس و بحث و تالیفات.عدهای کتاب تازه خود را هدیه میدهند و برخی از وضع تدریس خود میگویند. برخی دیگر هم که دیگر کهولت سن اجازه تدریس و تالیف نمیدهد با رهبر از گذشته خود صحبت میکنند.
- ساعتی از جلسه که میگذرد به ذهن خطور میکند که اصلا این دیدار ِ رهبر بود با دیگران یا آیت الله سیدعلی خامنهای با دوستان قدیمی خود؟ رهبری به قدری با علما به احترام و تکریم برخورد میکند که فراموش میکنیم آن که که در راس نشسته رهبر است.
- دیدار بسیار خودمانی و صمیمی برخی از علما و مراجع با رهبری مورد توجه همه حاظران است.آیت الله جوادی آملی کنار رهبری می نشیند و چند جمله ای رد و بدل می شود و تبسم خنده گونه آیت الله جوادی نظر همه را جلب می کند. دوستان خبرنگار بیشتر از همه کنجکاو می شوند که چه جملاتی بین رهبر و آیت الله جوادی رد و بدل شد؟
- برخی از بزرگان که چهره رسانهای هم ندارند، به دیدار رهبری میآیند. همکاران حاضر از گرم گرفتن رهبری متوجه جایگاه افراد میشوند و از دیگران به آرامی و اشاره میپرسند: «ایشان کی بودند؟» باخودم فکر میکردم کاش نرمافزاری تهیه میکردیم که با گرفتن تصاویر افراد به هنگام ورود، بلافاصله بیوگرافی آنها را میداد تا همکاران ژورنالیست و بقیه اینگونه کم نیاورند.
- حجتالاسلام سیدجواد شهرستانی -داماد و رئیس دفتر آیت الله العظمی سیستانی- با دو پسر نوجوانش خدمت رهبری میرسند. پدر، فرزندان خود را که معرفی میکند همه به ذهنشان میرسد که این دو نوه آیتاللهالعظمی سیستانی هم هستند. یکی از آنها که زرنگتر است چفیه رهبری را میگیرد.این ماجرای گرفتن چفیه رهبری به دانشجوها و بسیجیها خلاصه نمیشود. بیت آیتاللهالعظمی سیستانی هم چفیه آقا را با خود میبرند.
- بعد از ده سال، رهبری به قم آمدهاند و طلاب جوان در حسرت یک برنامه عمامهگذاری. این وسط نوه مرحوم آیتالله شهید سعیدی از پارتی پدر استفاده میکند و عمامه مشکی به دستمیرود پیش رهبر و ایشان هم با دعا و تفقدی، نوه شهید سعیدی را معمم میکنند. هزاران طلبه جوان مانده اند با حسرتشان.
برگرفته از وبلاگ منبر نت .....
با کمک دو نفرتوی آن شلوغی آهسته پیش می آمد، همراهانش اشاره کردند جابجا شوم تا او هم کنار من به ستون تکیه دهد.
فهمیدم چشمانش هم سوی چندانی ندارد، با آن حال نزار و فرتوت نگرانش بودم که چند لحظه بعد ، که تاب و تب جمعیت بیشتر هم می شود چه خواهد کرد.
نمی دانم از کجا فهمیده بود که به زحمت از جا بلند شد و چند لحظه زودتر رفت به استقبال لحظه ای که همه منتظرش بودند. خواستم دستش را بگیرم که قبول نکرد، اصرار داشت به تنهایی بایستد.
تا آنجا که قامت خمیده اش اجازه می داد دستش را بالا گرفته بود و با همه توان شعار می داد: "صل علی محمد(ص) نایب مهدی (عج) آمد".
قم/ سومین روز سفر رهبر انقلاب/دیدار طلاب
برگرفته از وبلاگ رمز عبور ....