تحلیل مشی و سخنان حکیمانه خامنهای عزیز در سفر تاریخی قم نیاز به مدتهای مدید تأمل و تدبر دارد و امت اسلام و نظام سالیان متمادی از مشرب این سخنان مهم و این حرکت حکمتآمیز بهره خواهد برد همان گونه که هنوز از کلام خمینی کبیر بهرهمندیم.
رهبری در یکی از سخنرانیهای مهم قم در جمع بسیجیان از واژه "اصحاب فتنه" استفاده کردند. به نظر من این واژهگزینی یا واژهسازی رهبری کاری بسیار ظریف و حکیمانه بود.
وقتی میگوییم "سران فتنه" معنیاش این است که این افراد بیآبرو رأس فتنه هستند؛ در حالی که اصحاب فتنه به معنی این است که این عناصر خود رأس فتنه نیستند زیرا فتنه را شیطان بزرگ یعنی امریکا ایجاد میکند. البته شیطان تلاش میکند خود را در پس این چهرهها مخفی کند تا در موقع لازم بتواند سنگر عوض کند یا این عناصر را وجهالمصالحه قرار دهد و در عین حال هزینه همه فسادها را به گردن عناصر داخلی بیندازد.
در حقیقت در پس این واژهگزینی ظریف حکمتی عمیق خوابیده است:
1- اینها خود اگر چه در سطوح بالای فتنه هستند ولی سران فتنه در حقیقت دشمنان نظام هستند.
2- اصحاب فتنه خود بازیخوردهاند و نسبت به موقعیت خود با دشمن، متضرر شدهاند.
3- سران فتنه راه بازگشت ندارند ولی اصحاب فتنه میتوانند توبه کنند و بازگردند.
4- دوست نباید دشمن را اشتباه بگیرد. دشمن پنداشتن چند عنصر ورشکسته داخلی، باعث نادیده انگاشتن کانون اصلی فتنه در خارج کشور و نظام اسلامی است.
البته رهبری در سخنرانی دیگری در جمع دانشجویان قمی دلیل همراهی این اصحاب فتنه با سران فتنه (دشمنان) را نیز بیان کردند.
بعد از استقبال تاریخی مردم قم از رهبر انقلاب، برخی سایتها و افراد نزدیک به جریان فتنه، این شبهه را ایجاد کردهاند که این استقبال با سنت امیرالمومنین منافات دارد و برای این گفته خود، به تاریخ مراجعه کرده و عبارات امام علی را به مردم انبار شاهد گرفتهاند تا به نوعی ناراحتی خود را از استقبال مردم قم نشان بدهند.
به این شبهه، شخصیتهای بزرگواری پاسخ دادهاند و من حرف جدیدی ندارم. به عنوان مثال آیت الله نوری همدانی برای رد این ادعا، به استقبال مردم مدینه از پیامبر اکرم و یا استقبال مردم نیشابور از امام رضا (ع) اشاره کردهاند که میتوانید از اینجا بخوانید.
اخیرا فرزند یکی از روحانیون نزدیک به جبهه اصلاحات، یادداشتی در وبلاگش نوشته و مثلا به سخنان آیت الله نوری همدانی ایرادهایی گرفته که حقیقتا از یک فرد مدعی دارای سواد و اطلاعات حوزوی و فرزند یک آیت الله العظمی (!) بعید است.
این آقا در وبلاگش نوشته:«…هر دو حکایت با داستان انبار تفاوت ماهوی دارند. استقبال انبار از حاکم است، استقبال در مدینه از نبی و در نیشابور از امام! پیامبر خدا هنگام ورود به مدینه حاکم نیست! نبی است. پیامبر خدا است. اگر مردم به استقبال او میروند به طمع پول یا از ترس قدرتش نیست! امام رضا هم حاکم نیست. امام است. استقبال از امام یعنی استقبال از بهشت. یعنی رفتن به سمت خدا. اما امام رضا اگر حاکم بشود دیگر اجازه استقبال نخواهد داد. زیرا استقبال از حاکم یا از روی طمع است و یا از روی ترس! همان دلایلی که امام علی وظیفه خود می دانست مردم را برای مقابله با آنها تربیت کند!»
هرچند خواندن همین چند خط، اوج منطق این آقا را نشان میدهد، اما چند نکتهای را به فرمایشات ایشان اضافه میکنم:
اول اینکه وی در منطقی جالب و جدید (!) استقبال صدر اسلام را به انواع مختلف تقسیم کرده و ادعا کرده است که استقبال از حاکم با پیامبر و یا با امام فرق دارد!
دوم اینکه وی براساس همین منطق در اظهار نظری قابل تامل و جالب، به طور ضمنی ادعا کرده است که اگر مردم به استقبال «پیامبر حاکم و یا امام رضای حاکم» بروند، حتما به خاطر ترس و یا به طمع پول است!
حال سوال اینجاست که چرا فقط همین دو احتمال را درباره استقبال از حاکم قائل باشیم؟ و چرا احتمال سومی وجود نداشته باشد؟ چه کسی ادعا کرده که استقبال از حاکم، یا از روی طمع است و یا از روی ترس؟ مثلا مردم ایران و یا همین مردم قم، به چه طمعی به استقبال رهبر انقلاب رفتهاند؟ و یا به خاطر چه ترسی؟ آنهایی که به استقبال نرفتند چه مشکلی برایشان پیش آمد و آنهایی که رفتند چه پست و مقام و امتیازی نصیبشان شد؟! و چرا احتمال ندهیم که این استقبال از روی عشق و علاقه و محبت مردم به رهبری بوده و خواهد بود؟
همچنین دوست دارم از آدمهایی مثل ایشان که به «عدم استقبال از امام حاکم» اعتقاد دارند، بپرسم که اگر زمان ظهور امام زمان در قید حیات باشید و اگر از منتظران واقعی آن حضرت باشید، چگونه از ایشان استقبال میکنید؟! آیا با این منطق و با این استدلال، در محل اقامتتان خشک میشوید و به دنبال امام منتظر نمیروید و از او استقبال نمیکنید؟! یا اینکه باز هم بهانه میآورید که امام است و برای حکومت نیامده است؟!
البته جناب آیتالله زاده محترم، نه تنها به مردم که در حقیقت به علما و مراجع تقلید هم توهین کرده و استقبال آنها را هم ناشی از ترس و طمع آنها دانسته است! مراجعی که عمر خود را صرف تحقیق و تدریس نهج البلاغه کردهاند. فراموش نکنیم که حضرات آیات مکارم و صافی و بسیاری دیگر از علمای بزرگوار از استقبال مردم قم از رهبر انقلاب قدردانی کردهاند.
نکته جالب اینجاست که این شبهه از طرف کسانی مطرح میشود که همیشه به شباهتسازیهای تاریخی ایراد میگیرند و ادعا میکنند که مسائل سیاسی و حکومتی امروز کشور را نباید به تاریخ صدر اسلام گره بزنیم!
نکته جالبتر اینکه آدمها و سایتهایی به استقبال مردم قم از رهبر انقلاب ایراد گرفتهاند که خودشان را «خط امامی» مینامند. این آدمها ادعا میکنند که «نزدیکترین» افراد به امام و حافظ واقعی اندیشههای امام هستند! اما عجیب اینجاست که مغزشان یاری نمیکند و استقبال تاریخی و میلیونی مردم ایران را در روز ?? فروردین سال ?? از امام خمینی به یاد نمیآورند!
یقینا سواد فقهی و اعتقاد دینی و مذهبی امام راحل، اگر از این مدعیان و شبههافکنان خط امامی، بیشتر نباشد، کمتر از آنها نیست! امام بزرگوار ما، هم تاریخ را به خوبی میشناخت، هم خطبههای نهجالبلاغه را خوانده بود و قطعا تعارفی هم با کسی نداشت. مگر اینکه او را به فراموشی سنت پیامبر و امیرالمومنین متهم کنیم! ضمنا طبق منطق جالب آیتاللهزادهی محترم، استقبال مردم از امام، استقبال از یک حاکم و یک رهبر بود نه یک شخص عادی!
البته ما دلیل ناراحتی، عصبانیت و بهانههای بنیاسرائیلی آقایان را خیلی خوب میدانیم. استقبال مردم قم از رهبری، آن هم بعد از فتنهی سال گذشته، در حقیقت تیر خلاصی بود بر یک سال و نیم شایعه پراکنی و دروغگویی فتنهگران که«مردم و مراجع از رهبری و نظام فاصله گرفتهاند!» این شایعه پراکنی در روزهای قبل از سفر رهبر انقلاب به قم به اوج خود رسید اما با استقبال تاریخی و ماندگار مردم قم برای همیشه به تاریخ پیوست.
به هر حال این حضور تاریخی و این استقبال گرم و پرشور مردم، یک طوری باید زیر سوال برود. پس چه بهتر که بین «پیامبر و امام حاکم با پیامبر و امام غیرحاکم» فرقی قائل شویم!
و خدا را شکر که داستان گاو بنیاسرائیل را در قرآن خواندهایم!
امروز خدا خواست و آخرین روز رسمی سفر رهبری به قم را به عنوان خبرنگار رفتیم دیدار مسئولان استان قم.
قبل از اینکه آقا بیاید، داشتم پیش خودم دو دوتا چهارتا میکردم که ما نیم ساعت است نشستهایم و خسته شدهایم و آه و فریادمان بلند شده است.
حالا این جوان ?? ساله نزدیک به ? روز است بدون کمترین استراحتی هر روز را حداقل یک دیدار عمومی داشته است و ظهرها و عصرها هم -بیوقفه- میزبان علما و اساتید بوده و یا حداقل یک دیدار خصوصی داشته است.
از همه حرفها که بگذریم، خودمانی بپرسم. خسته نمیشوید آقا؟
============
اعتراف امروز: این جوانهای روغن نباتی هم احتمالا به همان درد جنگ نرم میخورند. ما را چه به سختی. روغن کرمانشاهی که نخوردهایم. والا!